loading...
T.T.T GAMES
م.م ن (haviku sawish) بازدید : 467 دوشنبه 01 مهر 1392 نظرات (0)

بازی های ویدئویی زیادی در ژانر ترسناک و دلهره آور منتشر شده که با ادعاهای متفاوتی سعی در القای ترس در بازیباز دارند. بعضی بازی ها با ایجاد صحنه های چندش آور، بعضی دیگر با دلهره های روان شناختی و سایر بازی ها با تلفیقی از دو موارد قبلی می خواهند که بازیباز را بترسانند. حال نگاهی به بازی Outlast می اندازیم و دلایلی که بازیباز باید بترسد یا خیر را بررسی می کنیم.

 

Outlast cover میخواهم بترسم! | نقد و بررسی بازی Outlast

نام : Outlast  (بقا)

سازنده : Red barrels

ناشر : Red barrels

پلتفرم ها : Microsoft Windows، ( در آینده نزدیک برای PS4 نیز منتشر خواهد شد)

سبک : Survival horror

روایت یک داستان ترسناک یا ترس از روایت یک داستان؟

به راستی هدف از یک داستان چیست؟ هدف اصلی لذت بردن مخاطب است. حال می خواهد این داستان در سبک جنایی نوشته شود یا ترسناک. داستان بازی ” بقا” ( Outlast به معنای زنده ماندن و بقا است.) در وهله اول به ظاهر ترسناک است. داستان درباره یک ژورنالیست است که میخواهد سر از اسرار یک تیمارستان تحت عنوان Mount Massive در بیاورد. این تیمارستان مدت های مدیدی بسته شده بود ولی اخیرا توسط شرکت تحقیقاتی Murkoff برای انجام تحقیقاتی نامعلوم دوباره باز شد.

Miles Upshur، کاراکتر بازی که روزنامه نگار بوده قصد دارد که هدف این تحقیقات سری را کشف کند. متاسفانه هیچ شخصیت پردازی برای وی در نظر گرفته نشده است. در بازی های ترسناک معمولا کاراکترهای فرعی زیادی در بازی وجود ندارند که بازیباز را برای پیشروی در طول بازی همراهی کنند پس داستان یک بازی ترسناک قبل از روایت داستان مستلزم یک کاراکتر اصلی ساخته و پرداخته شده است. مایلز با علاقه وارد تیمارستان می شود ولی پس از ۲۰ دقیقه ابتدایی فقط می خواهد از تیمارستان فرار کند ولی پس از مدتی با رخ دادن حوادث عجیبی علاقه مند به کشف حقایق بیشتری می شود. مایلز توسط دوربین هندیکم خود بازی را روایت می کند و قرارست شما همگام با مایلز بترسید ولی اجازه دهید بگویم که روایت داستان به این شکل ایده بسیار خوبی بود ولی وقتی داستان از درون مایه ترسناکی برخوردار نیست شما نمی توانید بترسید! بازی Slender man را بیاد دارید؟ ترسناک بود مگر نه؟ چرا ترسیدید؟ دلیل مشخص است. شما افسانه مرد قلمی را می دانید و با این پیش آگاهی با هر قدمی که در محیط بازی بر می دارید منتظر واقعه ترسناکی هستید! باور کنید این پیش آگاهی در داستان های ترسناک بسیار مهم است. بگذارید مثالی در حوزه فیلم های سینمایی بزنیم:

فیلم The ring محصول سال ۲۰۰۲ را به یاد آورید. داستانی با ایده های جدید معرفی شد و به خوبی نویسنده با یک پیش مقدمه خوب توانست مخاطبین را تا پایان داستان همراه سازد. متاسفانه بازی Outlast این پیش مقدمه خوب را ندارد و اجازه داده که بازیباز این پیش آگاهی را از تیمارستان Mount massive نداشته باشد و بازیباز خودش برای فهمیدن بازی تلاش کند که به دلایل متعددی از توان و حوصله بازیباز خارج است. علاوه بر این مسئله در نیمه پایانی بازی، مذهب هم به نوعی وارد داستان می شود که به شخصه حوادث پایانی فیلم Rec محصول سال ۲۰۰۷ در ذهن بنده تداعی شد. ظاهرا نویسنده داستان بازی Outlast به هدف یک فیلم نامه دست به قلم شده است تا یک بازی نامه در سبک ترسناک! جهت درک این مسئله به داستان بازی Amnesia رجوع کنید.

OLGame 2013 09 06 10 40 42 99 میخواهم بترسم! | نقد و بررسی بازی Outlast

نمای جلوی تیمارستان متروکه…..

فضای مضحک یا موهوم؟ مسئله اینست!

اصولا آنریل انجین ۳ در بازی های کنونی تبدیل به یک انجین عامه پسند شده است که برای هر سبکی از بازی استفاده از آنریل انجین شایع است ولی گرافیک چشم نواز فقط در استفاده از این ابزار نیست بلکه در درست استفاده کردن از آنست. از آنریل می توانید یک بازی پرجزئیات همانند Gears of war ببینید. می توانید یک محیط بسته و ساده مانند Outlast ببینید. سازندگان برای پوشش کم کاری در ساخت این بازی از حربه دوربین هندیکم استفاده کردند. استفاده از دوربین برای ثبت وقایع اجباری نیست ولی در بعضی از محیط های بازی که منبع نوری وجود ندارد بازیباز مجبور می شود که از دوربین هندیکم با دید در شب استفاده کند و با این حربه سازنده ها نیازی به وسواس برای طراحی محیط ندارند. هنوز با خود درگیر هستم که این نقطه مثبت است یا خیر! فضاسازی مضحک است یا خیر! به راستی تاریکی به الذات ترسناک است و علنا نیازی به جلوه های ویژه برای ترساندن نیست. سازنده ها با زیرکی تمام از المان تاریکی استفاده کردند تا محیطی ساده ایجاد کنند. ولی گویا در سایه زنی این بازی غافل ماندند که به خوبی کار کنند! همچنین با محیط تقریبا بسته تیمارستان انتظار می رود که ۶۰ فریم ثابت بر روی PC بدهد ولی به شدت فریم ریت نوسان دارد. همچنین گرافیک فنی نیز مشکلات متعددی دارد. از مهمترین مشکلات می توان به حمایت نکردن بازی از ویندوزهای ۳۲ بیتی اشاره کرد. همچنین کرش های بسیار متعدد که کاسه صبر بازیباز را لبریز می کند. سازنده ها در بخش گرافیک بسیار کم کاری کردند و بازیباز با پیشروی در داستان به شدت این مشکلات را لمس می کند.

OLGame 2013 09 06 10 55 29 43 میخواهم بترسم! | نقد و بررسی بازی Outlast

یه راهرو به سمت درب خروجی، پتانسیل بسیار خوبی برای ترساندن هست ولی باور کنید اتفاق خاصی تو این راهرو نمیفته!

تک روزنه ای از ترس:

اکثر بازیسازهای که علاقه مند به ساخت بازی در سبک ترسناک هستند آگاهی کامل دارند که برای ترساندن یک فرد، عامل صدا و موسیقی تاثیر به مراتب بیشتری نسبت به جلوه های بصری دارد. بازیسازهای Outlast گویا از این المان موسیقی و صدا استفاده بیشتری کردند تا اینکه یک گرافیک موهوم و وحشتناک برای تیمارستان در نظر بگیرند. بگذارید مثالی بزنم:

فرض کنید در یک راهرو مشغول راه رفتن با دوربین خود هستید. ناگهان صدای شخصی را می شنوید. چراغ های راهرو روشن هست ولی ذهن شما واکنش نشان داده و احساس ترس می کنید! دقیقا همین اتفاق برای مایلز رخ می دهد و وی نفس نفس می زند و احساس ترس را با وی تجربه می کنید. از نظر منتقد، برگه برنده بازی Outlast در ترساندن بازیباز در افکت های صوتی است که در بازی استفاده شد. شما در بازی خواهید ترسید ولی بیشتر موارد به علت صداهای مرموزی که می شنوید تا اینکه از یک چهره کریه المنظر احساس وحشت کنید. این نوع ترس، ترس از ناشناخته ها نامیده می شود و جنبه روانی دارد.

OLGame 2013 09 06 11 02 17 88 میخواهم بترسم! | نقد و بررسی بازی Outlast

در این صحنه اتفاق خاصی نمیفته ولی عبور از این روانی اندازه مبارزه کریتوس با یک تایتان هیجان انگیزه! مایلز به شدت ترسیده و شما می توانید احساس کنید.

نکش یا کشته می شوی!

مایلز مبارز نیست و رسما فردیست غریبه با اصول نبردهای تن به تن. پس در بازی خبری از تفنگ، شاتگان و هیچگونه سلاح گرم نیست. دشمنان شما که روانی های تیمارستان هستند نیز اغلب مسلح به سلاح سرد هستند. پس طبیعتا انتظار یک HUD (رابط آماری و کاربری کاراکتر بازی)کامل و غنی همانند سری بازی های رزیدنت اویل نباید داشته باشید.

محور اصلی گیم پلی در فرار کردن، قایم شدن و همچنان فرار کردن مایلز از دشمنان است! با این حال برای شارژ دوربین خود باید دنبال باطری باشید. حال به چه دلیل و منطقی باطری برای دوربین هندیکم در یک تیمارستان بر روی میزهای کار پیدا می شود الله اعلم. گیم پلی قرارست واقع گرایانه باشد و در بدو بازی به شما اطلاع داده می شود که مواظب باشید و زنده بمانید ولی به طور کلی هشدار معمولا زمانی داده می شود که خطری شما را تهدید می کند. این قضیه در حالیست که شما اگر توسط دشمنان بازی کشته شوید ( که این قضیه به مراتب در بازی دیده می شود) هیچ تنبیهی در کار نیست و دوباره می توانید تلاش کنید ولی با این تفاوت که این دفعه، بازی به شما راهنمایی می کند که مثلا مایلز باید از این در فرار کند یا مایلز باید در این کمد قایم شود.

outlast game میخواهم بترسم! | نقد و بررسی بازی Outlast

اسکرین شات معروف این بازی! باور کنید آنقدرها هم که ظاهرش نشان میده ترسناک نیستن!

همانطور که گفته شد گیم پلی بازی ایده بسیار خوبی داشت ولی این ایده به معنای واقعی کلمه تباه شد. هنوز در عجبم که چرا نمره و متای این بازی بسیار خوب ظاهر شده است ولی بنده پس از تجربه بازی های ترسناک دیگری همانند Amnesia، Slenderman پیش از بازی Outlast به سختی می توانم از این بازی بترسم! شاید آگاهی کامل از حقه های روان شناختی به صورت ناخودآگاه در بنده و سایر بازیبازهای خوره بازی های ترسناک به گونه ای مقاومت ایجاد کرده است تا از این بازی نترسیم. این امر پایه علمی دارد و شاید برای بازیبازهای دیگر نیز مصداق داشته باشد. بازیسازهای این عنوان سعی کردند فیلمی ترسناک بسازند تا یک بازی در سبک ترس و دلهره آور! من و بازیبازهای دیگر می خواهیم بترسیم نه اینکه با قطع برق های یک منطقه و خرناس یک انسان زامبی مانند بترسیم.

بازی Outlast چندی پیش برای PC منتشر شد و از سوی سایت های خارجی نمرات خوبی کسب کرد ولی از نظر منتقد گیمفا بازی Outlast دارای کیفیتی متوسط است و اگر به دنبال یک ماجراجویی جدیدی به مدت ۵ ساعت هستید این بازی گزینه خوبیست ولی اگر می خواهید به دنبال یک بازی ترسناک واقعی بگردید، بازی Amnesia بهترین گزینه موجود در این سبک از ترس وجود دارد. هر چند می توانید تا هالوین امسال صبر کنید تا بازی Asylum منتشر شود.

منبع : وب سایت خبری ، تحلیلی بازی های کامپیوتری | گیمفا

براي دانلود نسوز كننده (trainer) و كد تقلب (cheat) و پيش نمايش (trailer) به ادامه مطلب برويد (براي اينكه ادامه مطلب رو ببينيد بايد عضو شويد) ::::::

م.م ن (haviku sawish) بازدید : 283 یکشنبه 31 شهریور 1392 نظرات (0)

دست‌کم در چند سال اخیر تعداد زیادی از بازی‌های ساخته شده به دست استدیو‌های ژاپنی را دیده‌ایم که متاسفانه پس از کمی تجربه این عناوین متوجه این مورد می‌شویم که سازندگان این بازی‌ها تنها به کپی برداری از روی بازی‌های تراز اول غربی بسنده کرده‌اند و کپی درجه دو و یا سه یک بازی مشهور ساخت غرب را به خورد ما می‌دهند.یقینا موفقیت این عناوین با وجود عرضه شدن بازی‌های حرفه‌ای کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر خواهند شد. هر چند وقت یک‌بار نیز عنوانی تحت همین روال و به دست استدیو‌های نه چندان نام آشنای ژاپنی روانه‌ بازار جهانی می‌شوند که متاسفانه به دلیل نداشتن منطق کافی درون بازی و کم و کاستی‌های اضافه بر آن، به‌هیچ عنوان نکته مثبتی را در بر نگرفته و راضی کننده نیستند.

یکی دیگر از این دسته عناوین جدید‌ترین بازی از سری Lost Planet است که سومین شماره از این سری نیز به شمار می‌رود. Lost Planet 3 که به نوعی روایت کننده داستان‌های این عنوان قبل از شماره اول Lost Planet است به طور کامل یک بازی معمولی صرف قلمداد می‌شود که در خود هیچ تنوع، نکته و یا المان تازه و خاصی را معرفی نمی‌کند. فرایند ساخت بازی نیز در این نسخه به استدیو Spark Unlimited سپرده شده و دیگر خود Capcpm ساخت بازی را برعهده ندارد بلکه تنها به عنوان ناشر بازی کار خود را به انجام می‌رساند. Spark Unlimited که پیش از این هیچ بازی خوبی را در کارنامه خود به ثبت نرسانده بود در ساخت این بازی هم نتوانسته کار خوبی را پیش روی مخاطبان بگذازد؛ به طوری که باید اذعان کرد که پس از تجربه Lost Planet 3 نیز متوجه خواهید شد که Spark Unlimited هنوز هم بدون داشتن حتی یک عنوان راضی کننده به کار خود ادامه می‌دهد.

همان‌گونه که پبش‌تر اشاره شد Lost Planet 3 روایت کننده داستان‌های پیش از شروع سری است و چگونگی انجام وقایعی که در بعد‌ها اتفاق می‌افتند را توجیه می‌کند. همین موضوع نیز سبب آن شده تا مخاطبان با فهمیدن داستان این شماره، اتفاقات انجام شده در شماره‌های گذشته برایشان راحت‌تر هضم شود. داستان بازی با یک FlashBack آغاز می‌شود. از آن‌جایی که شخصیت اصلی داستان یعنی Jim Peyton برای کسب در آمد به سیاره‌ی E.D.N III سفر می‌کند تا با همراهی گروه اکتشافی و علمی NEVEC برای دستیابی به شرایط مساعد زندگی کردن در این سیاره جستجو کند. که البته جیم در طول داستان متوجه مقاصد شوم و تاریک گروه NEVEC می‌شود که از همین رو داستان نیز دچار تغییراتی می‌شود.

شاید وجود یک Prequel به این شکل برای این سری از واجبات آن محسوب می‌شد (البته اگر سازندگان بنا به ساختن شماره‌های بیشتری از یک بازی متوسط داشتند) چرا که بسیاری از وقایع گذشته در قالب مبهمی برای هواداران دو شماره گذشته روایت شده بود، با این حال Lost Planet 3 به خوبی توانسته تا با روایت داستان گذشته این سری تمامی شبهات را کنار زده و همین‌طور پلی برای ربط دادن المان‌های داستانی سری را نیز مهیا کند. گرچه که هیچ‌گاه در طول داستان اتفاق جالب، هیجان‌انگیز و یا فوق العاده‌ای را نخواهید دید که شما را غافل‌گیر کند، اما همین که بخش داستانی Lost Planet 3 منطقی و معقول جلوه می‌دهد در جای خود راضی کننده است.

علاوه بر اینکه روایت داستانی Lost Planet 3 به خوبی و با منطق درستی انجام شده، اما چیزی که باعث تثبیت فهم و حس داستان برای مخاطبان می‌شود طراحی محیط خوب و جالب به کار برده شده در این شماره است. سیاره E.D.N III پوشیده از برف است و فضای خفه، بی‌حس و مرده ای را دارد. این ویژگی‌ها هرچند که بسیار بسیار کسل کننده و تکراری هستند اما به خوبی در Lost Planet 3 برای توصیف حالات سیاره به کار گرفته شده‌اند و مجموعه این مسائل اتمسفر گیرایی را شکیل داده. با اینکه شاید بسیاری از مخاطبان از این اتمسفر حتی لذتی نبرند ولی دلیلی نمی‌شود که بگوییم در خلق آن مشکلی وجود داشته است.

متاسفانه Lost Planet 3 در قسمت گیم‌پلی هیچ حرفی برای گفتن ندارد. کار‌های تکراری در محیط‌های تکراری، کشتن، کاورگیری و به جلو رفتن شاید چیزی باشد که صرفا پرداختن به آن‌ها دیگر لذتی را برای مخاطبان در بر نخواهد داشت. چه خوب می‌شد که Spark Unlimited در گیم‌پلی که هسته اصلی بازی را تشکیل می‌دهد کمی وسواس بیشتری به خرج می‌داد و با اضافه کردن المان‌های متنوع‌تر تجربه بهتری را برای مخاطبان خود به ارمغان می‌آورد. با این‌حال بخش روبات‌های غول پیکر نیز در بازی وجود دارد که می‌توان با رفتن به درون آن‌ها کنترل روبات‌ها را نیز به دست گرفت. گیم‌پلی ساده و کم عمقی نیز در این بخش وجود دارد که به چند بخش ضربه زدن، گرفتن اشیا و حفاری منتهی می‌شود. در وحله اول، گیم‌پلی خشک این روبات‌ها آزار دهنده به نظر می‌رسد که واقعا هم به همین‌گونه است. معلوم نیست که چرا باید وقت با ارزشمان را صرف چنین بخش‌هایی بکنیم که بیشتر به مانند بیگاری می‌مانند تا یک تجربه جدید و جالب از بخشی از گیم‌پلی.
بخش شوتر و تیراندازی را هم که بخواهیم زیر ذره بین ببریم، به نکته خاصی نخواهیم رسید؛ چون که همانند بسیاری از بخش‌های موجود در Lost Planet 3، این بخش نیز معمولی است، نه نکته قابل توجهی را شامل می‌شود و نه در این بخش ضعیف کار شده است. سخنی که گفتنش در این مورد جایز است این است که استاندارد‌های موجود برای یک تیراندازی معمولی به درستی کار شده.
بخش‌هایی هم وجود دارند که به Quick Time Event ها اختصاص می‌یابند. البته معلوم است که وجود این بخش برای متنوع کردن کمی بیشتر روند گیم‌پلی است اما در سال‌های اخیر QTEها خود به قدری به درون بازی راه یافته‌اند که شاید به استانداردی برای بازی‌های اکشن تبدیل شده باشند، بعضی اوقات در نزدیکی Bossهای بازی نیز به این QTE ها بر خواهید خورد که عملا مشکلی نیز برای به پایان رساندن آن بخش نخواهید داشت.

صحبت از Boss ها شد، در LP3 باس‌های غول‌آسا به تعداد فراوانی وجود دارند، همگی جثه‌ی بزرگی دارند اما هیچ‌کدام چالش زیادی را برایتان به همراه نخواهند داشت، چرا که نقاط نارنجی رنگی به سادگی بر روی جاهای مختلفی از بدنشان وجود دارد که به شما خواهند گفت که باید به کجا شلیک کنید. با این وجود ما هم بدمان نمی‌آید که کمی تنوع را در قالب گیم‌پلی کسالت بار و تکراری Lost Planet 3 ببینیم. هرچند در اینجا هر بخش‌های مختلف گیم‌پلی LP3 انتقاد کردیم، اما با این وجود تنوعی که برای گیم‌پلی دیده شده در پشت فضای کسل کننده و تکراری بازی رنگ باخته و باعث شده تا بخش کاملا معمولی‌ای را از هر نظر شاهد باشیم.

 

شاید اگر تنها یک بخش از Lost Planet 3 به معنای واقعی کلمه ضعیف باشد، آن بخش گرافیک آن است. چرا که به جرئت می‌توان گفت که گرافیک در Lost Planet 3 تاریخ مصرف گذشته است. شاید اگر همچین مدل‌سازی، طراحی محیط، نورپردازی و ... که در LP3 وجود دارد در سال‌های ابتدایی این نسل رونمایی می‌شد در جایگاه بالایی قرار می‌گرفت اما حالا ما در پایان نسل هفتم هستیم، دور از ذهن است که یک بازی در این برهه عرضه شود و از نظر گرافیکی پایین تر از استاندارد ها قرار بگیرد.
طراحی صورت کاراکتر‌ها یکی از غیر قابل تحمل‌ترین قسمت‌های بازی به شمار می‌آید. چهره‌هایی که هیچ‌کدام روح ندارند و البته کاملا صاف به نظر می‌رسند، اینطور که می‌توان دید حتی کوچک‌ترین توجهی هم به این قسمت از بازی نشده. طراحی بافت‌ها و اجزای محیط نیز دست کمی از این حیث ندارند، البته باید توجه داشت که بسیاری از بخش‌های طراحی محیط برای Spark Unlimited دردسر خاصی را در بر نداشته، چرا که با پوشاندن برف، نورپردازی ضعیف و در نهایت کم‌کردن قدرت دید باعث شده تا لازم نباشد کار زیادی را به این منظور برای طراحی انجام دهد.

 

البته باید به این مورد اشاره کرد که جدای نقاط منفی آشکاری که در بخش گرافیک وجود دارد، روان‌تر شدن انیمیشن‌ها نسبت به گذشته نقطه قوتی به حساب می‌آید که در میان موارد گرافیکی خودی نشان می‌دهد. این امر لااقل باعث می‌شود تا تجربه LP3 به اعصاب خردی پیش‌نرود.
LP3 در اکثر موارد تجربه بسیار معمولی را به مخاطبان عرضه کرده است؛ این بدان معنیست که در آن بخش یاد شده نه بد عمل کرده و نه بسیار خوب. بخش موسیقی و صدا گذاری هم به همین منوال پیش می‌رود. شاید در 5 یا 6 سال پیش، وجود موسیقی‌هایی جذاب و پر هیجان و تغییر آن‌ها در بخش‌های مختلف به واسته‌ی تغییر اتمسفر موجود بر فضای بازی امری بسیار جالب و هیجان انگیز به نظر ‌می‌رسید اما حالا که در همه عناوین موجود شاهد این موارد هستیم، نبود و یا حتی اشکالات کوچک در این مورد را هم یک نقطه ضعف می‌دانیم. با علم به موارد فوق باید گفت که Spark Unlimited خوشبختانه در این مورد نیز استاندارد‌ها را رعایت کرده و شاید موسیقی منحصر به‌فردی را پیش روی شما نگذارد، اما موسیقی منطبق با حس و حال بازی بر عمیق‌تر شدن اتمسفر افزوده و تجربه LP3 را خوشایند‌تر می‌کند. در کنار این مورد افکت‌های صوتی خوبی نیز به قوت خود در بازی هستند که بخش موسیقی بازی را با یکدیگر کامل می‌کنند.

در سمت دیگر صدا پیشگی شخصیت‌ها وجود دارد که در سطح بدی قرار ندارد اما به دلیل ضعف در Lip Syncها، دیدن سینماتیک‌هایی با این صداگذاری‌ها چندان خوشایند به نظر نمی‌آید. همانطور که می‌دانید بخش‌های مختلف بازی به یکدیگر وابسته هستند، شاید اگر کمی وقت بیشتر بر روی گرافیک و حرکت لب‌ها گذاشته می‌شد، حال داشتیم از صدای کارکتر نیز به نیکی یاد می‌کردیم چون ناخودآگاه پس از دیدن میان‌پرده‌ها حس خواهیم کرد که چرا صدا‌گذار به جای خود سخن نمی‌گوید غافل از اینکه مشکل اصلی از تطابق صدا با لب است نه مشکل صدا پیشه!
در نهایت باید اقرار کرد که Lost Planet 3 یک عنوان معمولی تر از معمولی است! نکات مثبتی مانند داستان خوب و بخش‌های مختلف گیم‌پلی دارد و در مقابل آن مشکلات بارزی در گرافیک به دوش می‌کشد. این موارد سبب آن شده تا دو طرف کفه ترازوی نقاط قوت و ضعف هیچ‌یک قادر نباشند تا طرف دیگر را به طرف بالا برانند. برای این است که می‌گوییم Lost Planet 3 یک بازی عادی است. چیزی که شاید بعید باشد بخواهید در این بازه زمانی که عناوین خوبی در سبک‌های مشابه و دیگر سبک‌ها عرضه شده است، تجربه کنید.

منبع : http://ramin94.blogfa.com/

براي دانلود نسوز (trainer) و پيش نمايش (trailer) به ادامه مطلب مراجعه كنيد ::::::

م.م ن (haviku sawish) بازدید : 115 یکشنبه 31 شهریور 1392 نظرات (0)

 

سال ها پیش بود كه اولین نسخه از سری محبوب Rayman برای PC و PlayStation منتشر شد كه به عنوان یك بازی 2D در آن سال ها بسیار مورد توجه قرار گرفت. پس از عرضه یك نسخه موفق، این سری به شكل جدیدی در قالب عناوین 3D ادامه پیدا كرد و در نتیجه از ریشه های خود فاصله گرفت و به یك خواب عمیق چند ساله فرو رفت. خوشبختانه سال 2011 میزبان موفقی برای بازگشت این مجموعه به ریشه های خود بود و Rayman Origins با قصد تكرار موفقیت های نسخه اصلی منتشر شد. این نسخه كه توسط میشل انسل (Michel Ancel) دوست داشتنی طراحی و روانه بازار شده بود، در زمره برترین عناوین 2D تاریخ این نسل جای گرفت.

 

نقد و بررسی بازی Rayman Legends | گیم پور

البته علیرغم تحسین كارشناسان، RO نتوانست انتظارات مالی ناشر را برآورده كند و همین نكته باعث شد تا E3 2012 باعث حسرت همگان با معرفی نسخه جدیدی به نام Rayman Legends بصورت انحصاری برای كنسول Nintendo باشد. نمایش فوق العاده این قسمت از یك طرف و انتخاب Wii U به عنوان پلتفرم آن از طرفی دیگر، باعث شد تا حضار، خود را بابت حمایت نكردن از RO سرزنش كنند. البته قضیه به همین جا ختم نشد و درخواست های مكرر علاقه مندان به ناشر، سبب شد تا خیلی زود این بازی برای سایر پلتفرم ها نیز تأیید شود. اكنون RL با تجربه درخشان دو دوره از E3‌ در سال های اخیر منتشر شده كه باید دید ارزش آن همه درخواست را داشته یا خیر؟

 

نقد و بررسی بازی Rayman Legends | گیم پور

 

داستان

داستان و نحوه روایت آن برای سازندگان بازی های 2D‌ پلتفرمر هیچگاه به عنوان یكی از اولویت ها در ساخت عناوین جدیدشان مطرح نبوده، زیرا لازمه یك بازی موفق در این سبك، گیم پلی مفرح و لذت بخش است. به همین دلیل، این مورد همواره به كانون توجهات سازندگان تبدیل شده است. سری Rayman نیز از همین قاعده كلی پیروی می كند، اما از معدود عناوین 2D است كه داستانی ساده، اما قابل قبول را ارائه می دهد و دلیل عمده آن هم، بسته به وجود شخصیت های داستانی محبوبی همچون Rayman و GloBox است. داستان RL از آنجایی آغاز می شود كه Rayman و دوستان تنبلش كه مدتهاست به شغل شریف تن پروری مشغولند، به خواب عمیقی فرو رفته اند.

در این حال، موجوداتی ناشناخته مثل اژدها و غول های افسانه ای به محل زندگی آن ها هجوم می آورند و طبق معمول Rayman و همراهانش باید تمامی این مشكلات را برطرف كنند. در ابتدای بازی Rayman توسط Morphy از خواب چندین ساله بیدار می شود. او وخامت اوضاع را برای قهرمانان شرح می دهد و از آن ها كمك می طلبد. به این ترتیب، دار و دسته جنگلی ها راهی سفری پرمخاطره جهت رویارویی و نابود كردن موجودات افسانه ای به درون تابلوهای نقاشی می شوند. به طور كلی، تنها شاخص داستان این نسخه، همچون عناوین قبلی، خلق شخصیت های دوست داشتنی و جدیدی است كه همواره از این مجموعه سراغ داشته ایم. كلیت داستان دارای هیچ پیچیدگی خاصی نبوده و همچون دیگر آثار كلاسیك این سبك در اوج سادگی پیش می رود، اما با این حال دارای نكات جالبی است كه باعث می شود تا RL از این نظر عنوان ضعیفی نباشد.

 

نقد و بررسی بازی Rayman Legends | گیم پور

 

گرافیك

سری بازی های Rayman از ابتدای راه تا به حال، به وجود گرافیك هنری و زیبا، زبانزد خاص و عام بوده و این برتری، نكته تازه ای برای این عنوان محسوب نمی شود. این زیبایی زمانی به اوج خود رسید كه تم گرافیكی شاد و طنزآمیز RO در میان بازار اشباع شده ای از عناوین خشن و آخر الزمانی، بسیار مورد توجه قرار گرفت. تا جایی كه به اثر جدید استودیوی  Ubisoft Montpellier لقب نقاشی هنری داده شد. اینبار در RL شاهد پیشرفت گرافیكی محسوسی هستیم كه روی همان تم كارتونی و بسیار دیدنی بازی اعمال شده است. RL با استفاده از موتور انحصاری Ubisoft، یعنی UbiArt Framework ساخته شده كه جلوه های بصری و جنبه های هنری آن بیشتر به یك تابلوی نقاشی می مانند تا یك بازی کامپیوتری.

پس زمینه های زنده و در اكثر مواقع توأم با جلوه های 3D كه در راستای عمق دادن به گیم پلی نقش خود را ایفا می كنند، هر كدام به تنهایی، یك تابلوی نقاشی بوده و قادر هستند تا برای مدت ها، هر كسی را محو تماشای محیط كنند و این در حالیست كه شاخص اصلی و قدرتمند گرافیك بازی، مانند قبل، مربوط به طراحی شخصیت ها و انیمیشن های متنوع آن ها می شود. سازندگان در این زمینه بسیار موفق ظاهر شده اند و خیلی كم پیش می آید که نمونه های مشابهی در طول بازی در موقعیت های یكسان دیده شوند. اضافه شدن جلوه ها و افكت های بصری جدید در كنار مدل های متفاوتی از شخصیت های اصلی قابل بازی از دیگر نقاط برجسته این نسخه محسوب می شوند. ارزش های گرافیكی این بازی به هنگام جابجایی در بین مراحل و لوكیشن های متنوع (از محیط های جنگلی گرفته تا قلعه های باستانی در دل كوهستان) با حضور انواع جدیدی از دشمنان ریز و درشت است كه تجلی پیدا می كنند. در كنار تمامی موارد مذكور، سرعت فریم 60 را نیز اضافه كنید كه تأثیر بسزایی بر بالا بردن سرعت گیم پلی گذاشته است.

 

نقد و بررسی بازی Rayman Legends | گیم پور

 

موسیقی/صداگذاری

RL نه تنها از نظر بصری دارای نقاط برجسته ای است، بلكه صداگذاری آن تحت تأثیر همین موضوع به شكل تحسین برانگیزی صورت گرفته تا شاهد عنوانی به مراتب قوی تر از نظر سمعی و بصری نسبت به RO باشیم. البته همچنان دیالوگ های آنچنانی در بازی وجود ندارند، اما بذله گویی های برخی شخصیت ها در غالب لهجه و زبان خاصی كه دارند، در نوع خود بسیار لذت بخش است. همچنین استفاده از افكت های صوتی كوتاه به منظور جلوه دادن به برخوردها و اتفاقات سریع موجود در جریان بازی، هر بازیکنی را به خود جذب می كند. یكی دیگر از نكات قابل تأمل در بخش صداگذاری، افزایش چشمگیر افکت های صوتی در پس زمینه و آنچه كه توسط موجودات و عوامل محیطی به گوش می رسد، است كه بسته به نوع مراحل متغیر هستند. موسیقی RL عملكرد بسیار متفاوت و به مراتب بهتری نسبت به RO از خود به نمایش گذاشته است. اینبار هم کریستوف هرال (Christophe Héral) و بیلی مارتین (Billy Martin) با بهره گیری از چند سبك مختلف موسیقی كه عمدتاً آهنگ های شاد و محبوب این سری هستند، بازیكن را در دنیای بازی غرق می کنند.

 

نقد و بررسی بازی Rayman Legends | گیم پور

 

گیم پلی

گیم پلی، مهمترین بخش عناوین پلتفرمر یا به نوعی پاشنه آشیل آن ها محسوب می شود كه موفقیت در این بخش موجب پیروزی است و عكس این قضیه نیز امكانپذیر است. در ابتدا ممكن است RL را با نسخه قبلی اشتباه بگیرید، زیرا هسته اصلی گیم پلی همچنان دست نخورده باقی مانده است. اما پس از دقایقی با حضور Morphy متوجه تفاوت های میان این دو نسخه خواهید شد. همواره در طول مراحل، باید سریع نحوه عملكرد او را برای حل معماها و نابودی دشمنان مشخص كنید كه گاهی تأخیر به منزله نابودی محسوب می شود.

Morphy می تواند آن ها را سرگرم و آسیب پذیر كند، موانع را از پیش روی شما بردارد و در مواقعی كه فكرش را هم نمی كنید، به دادتان برسد، او به تنهایی می تواند وجه تمایز میان دو نسخه اخیر لقب بگیرد. همچنان در ابتدای مراحل، می توانید از میان شخصیت های موجود، یكی را انتخاب كنید. سپس با استفاده از رابط كاربری بازی میان مراحل اصلی و جانبی كه در قالب تابلوهای دیواری حضور دارند، جابجا شوید و هر فصل از گیم پلی، در محیط های متنوعی دنبال می شوند. با پریدن و ضربه زدن به دشمنان آنها را از بین ببرید و از صد موانع و معماها عبور كنید. بر خلاف نسخه قبلی، تمامی قدرت های موثر بر روند گیم پلی از ابتدا در اختیار بازیكن قرار دارند و دیگر آن سیستم پیشرفت دوست داشتنی موجود در نسخه قبلی وجود ندارد.

 

نقد و بررسی بازی Rayman Legends | گیم پور

 

دیگر المان های كلیدی موجود در این سری همچون راه رفتن روی دیوارها، شنا كردن، ضربات سنگین و سرعتی و همچنین پروازهای مقطعی، همگی به همان شكل شناخته شده گذشته به این نسخه منتقل شده اند. مبارزه با Bossهای غول پیكر، اما كارتونی نقش پررنگ تری در این نسخه ایفا می كند، اما همچنان جمع آوریLum ها اصلی ترین هدف شما در طول بازی محسوب می شود. مراحل جانبی مفرحی همچون KungFoot هم در RL طراحی شده اند كه می توانید در قالب تیم های فوتبال با یكدیگر رقابت كنید. البته بالا رفتن ارزش آیتم های موجود در بازی مقداری باعث كند شدن گیم پلی شده، زیرا بازیكن سعی می كند تا برای رسیدن به امتیاز بیشتر، تمام محیط را بررسی كند. همچنین وجود مراحل مخفی و اهمیت آنها در بخش امتیازدهی، باعث می شود تا به سرعت از هر جایی عبور نكنید. كنترل بازی فوق العاده است و برای هر كدام از حركات اصلی كلیدهای مجزایی در نظر گرفته شده تا درصد خطاها كاهش یابد. اما شاید اصلی ترین نقطه قوت این نسخه، بخش چندنفره مفصل آن باشد كه از همان كلیت RO تبعیت می كند. همچنان می توانید به طور همزمان با 4 نفر در قالب 4 شخصیت در بازی مدت ها تفریح كنید.

 

نقد و بررسی بازی Rayman Legends | گیم پور

 

نتیجه گیری

RL یكی از برجسته ترین عناوین پلتفرمر این نسل است كه با بهره گیری از فضای طنزآلود و محبوبیت بسیار بالای شخصیت های دوست داشتنی اش در قالب دنیایی زیبا و جلوه های بصری خارق العاده، تجربه ای نوین از یک عنوان 2D پلتفرمر را در اختیار علاقه مندان قرار می دهد.

 

نقد و بررسی بازی Rayman Legends | گیم پور

منبع : یوروگیمر

براي دانلود نسوز (trainer) و پيش نمايش (trailer) به ادامه مطلب مراجعه كنيد ::::::

م.م ن (haviku sawish) بازدید : 107 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

با سلام دوستانی که علاقه به داستان نویسی بازی دارند با من تماس بگیرن که جاهایی را به شما معرفی کنم که با قبول شدن داستانهای خود یا جایزه خوب میگیرید و یا داستان از شما خریداری میشه با قیمت خوب

من پارسال 3 هدیه از مجله بازی نما گرفتم هر 3 تا اینترنت سکورتی کسپر اسکای تک یوزر اصلی بود

اولی قرعه کشی خود مجله بود و دو تای بعد داستان نویسی بازی بود که هر دو یکی از بهترین داستانهای بازی نویسی شناخته شدن

از همه دوستان بازی خور خواهش مندم خودشونو دست کم نگیرن هر کی داستانی داره که تا مرحله اولش رو کامل نوشته یا طراحی نوشتاری کرده به من خبر بده تا بتونم برای کار مهم ایشان کاری مفید انجام دهم

با عرض ارادت خدمت همه بازی خورهای بزرگ ایران (fasivsha)

درباره ما
Profile Pic
در مورد : TRAINER (نسوز كننده) TRAILER (پيش نمايش) CHEAT (كد تقلب)
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 46
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 46
  • آی پی امروز : 40
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 100
  • باردید دیروز : 47
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 386
  • بازدید ماه : 1,126
  • بازدید سال : 8,862
  • بازدید کلی : 136,973
  • کدهای اختصاصی
    در مورد : TRAINER (نسوز كننده) TRAILER (پيش نمايش) CHEAT (كد تقلب)